احمد شیرزاد در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: نسلی از روزنامه‌نگاران فعال در روزنامه اطلاعات تربیت شدند

سمیه متقی
۱۹ تیر ۱۳۹۰ | ۱۵:۲۵ کد : ۷۲۵۴ گزیده‌های تاریخی
ما بیشتر از اینکه اطلاعات را روزنامه‌ای سیاسی تلقی کنیم باید آن را یک روزنامه اجتماعی- مردمی محسوب کنیم...با حضور آقای دعایی و ورود تیم جدید خبرنگاران که اکثرا جوان بودند، در مطبوعات ایران تحول بزرگی صورت گرفت...روزنامه اطلاعات و پیشرفت‌های آن مدیون آقای دعایی است.
احمد شیرزاد در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: نسلی از روزنامه‌نگاران فعال در روزنامه اطلاعات تربیت شدند
تاریخ ایرانی: با پیروزی انقلاب اسلامی، روزنامه اطلاعات وارد دور جدیدی از فعالیت‌های خود شد. تغییر تیم خبرنگاران، حضور جوانان پر شور انقلابی در بخش‌های گوناگون آن، تغییر کادر مدیریت و... پیامدهای شرایط جدیدی بود که روزنامه اطلاعات با آن روبرو شد. یکی از خبرنگارانی که در این دوره با ورود به روزنامه اطلاعات، پا به عرصه مطبوعات گذاشت، احمد شیرزاد بود که بعدها در مجلس ششم شورای اسلامی بر کرسی نمایندگی نشست. "تاریخ ایرانی" در آستانه هشتاد و پنجمین سالگرد انتشار روزنامه اطلاعات، به سراغ او رفته و با او درباره خاطرات و نظراتش درباره این روزنامه به گفت‌وگو پرداخته است. شیرزاد معتقد است: «شیوه مدیریت روزنامه اطلاعات، متاسفانه شیوه پویا و تحول‌پذیری نبوده و اگر این روزنامه جسارت‌ها و پویایی‌هایی که لازم است در برخی مقاطع یک مؤسسه را به گام‌های بلند جهشی ترغیب کند، دارا بود حتما روزنامه اطلاعات را به روزنامه بسیار موفق‌تری تبدیل می‌کرد.» شیرزاد با این حال، پیشرفت‌‌های روزنامه اطلاعات را مدیون محمود دعایی، مدیرمسوول آن می‌داند.

 

***

 

روزنامه اطلاعات علاوه بر قدمت زیاد، با چه ویژگی‌های دیگری از سایر روزنامه‌ها متمایز می‌شود؟  

 

روزنامه اطلاعات یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌های ایران است که در دوره‌های مختلف توانسته به حیات مطبوعاتی خود ادامه دهد و طبیعتا نقش اطلاع‌رسانی مطلوبی را ایفا کند. روزنامه اطلاعات ویژگی‌هایی داشته و دارد که موجب تمایز آن از سایر روزنامه‌ها می‌شود، یکی از این ویژگی‌ها شبکه گسترده شهرستان‌هایش بوده که در تاریخ مطبوعات کشور کم نظیر است و فکر می‌کنم در حال حاضر هم این شبکه خبررسانی به‌‌ همان اندازه خوب و موفق باشد. این روزنامه در دهه ۴۰ و ۵۰ در شرایطی بود که رادیو و تلویزیون هم گستردگی آن را نداشت، این روزنامه در اطلاع‌رسانی به نوعی پا‌به‌پای رسانه‌های تصویری و صوتی پیش رفته و حتی در برخی موارد از آن‌ها پیشی هم گرفته است. من از دوستان قدیمی روزنامه اطلاعات شنیده‌ام که در شهرستان‌های دور دکه‌داری که همزمان با خواروبارفروشی نسخ محدودی از روزنامه را نیز در اختیار مردم می‌گذاشت، نقش خبرنگار را هم ایفا می‌کرد و اخبار مهم شهرستان خود را نیز برای این روزنامه مخابره می‌کرد.

 

از دیگر ویژگی‌های روزنامه اطلاعات اینست که برخلاف سایر روزنامه‌ها، روزنامه حجیمی است و برخلاف دیگر روزنامه‌ها که بر اساس اهداف و اولویت‌هایشان بسیاری مطالب را حذف می‌کنند، این روزنامه به درج اخبار گوناگون و متنوع می‌پردازد. روزنامه‌های دولتی به دلیل سیاست حاکم بر آن‌ها مجبور به حذف و تقطیع بسیاری از اخبار هستند اما روزنامه اطلاعات هم از لحاظ کیفی و هم کمی به طور کامل به انتشار اخبار پرداخته و کمتر به تقطیع آن می‌پردازند. روزنامه اطلاعات بر این اساس بسیار مردمی است و اقشار گوناگون جامعه آنچه به آن نیاز دارند را می‌توانند از آن بدست آورند. پس ما بیشتر از اینکه این روزنامه را سیاسی تلقی کنیم باید آن را یک روزنامه اجتماعی- مردمی محسوب کنیم. از لحاظ سیاسی این روزنامه پیش از انقلاب همواره در مسیر اصلی سیاست‌های حاکم بر کشور بود، به جز دوره کوتاهی که پس از اعتصاب مطبوعات و فعالیت دوباره آن‌ها در مقطع انقلاب، این روزنامه برخلاف گذشته در راستای مطالبات انقلابیون قرار گرفت. پس از انقلاب هم در تمامی دوره‌ها روزنامه اطلاعات خود را با سیاست رسمی کشور هماهنگ کرد. بنابراین می‌توان گفت که روزنامه اطلاعات در صفحات ۱ و ۲ که صفحات رسمی روزنامه محسوب می‌شود، با مشی کلی حاکمیت همراهی می‌کند هرچند گاهی انتقادات ساده و ملایمی هم در آن میان می‌توان پیدا کرد اما در کل این روزنامه، یک روزنامه اجتماعی است نه سیاسی و این روند مقطعی نبوده بلکه همواره به همین نحو بوده است.

 

 

ورود روزنامه‌نگارانی جدید و جوان در اوایل انقلاب به روزنامه‌ای با آن پیشینه و ترکیب فکری و سنی روزنامه‌نگارانش، با چه واکنش‌هایی مواجه شد؟     

 

همانطور که می‌دانید آقای مسعودی، بنیانگذار روزنامه اطلاعات از سناتورهای رژیم گذشته بود که با تیمی از خبرنگاران بسیار خوب و قوی فعالیت می‌کرد؛ این افراد در فضایی که مسعودی ایجاد کرده بود پرورش یافتند و در آغاز انقلاب هم نقش بسزایی در فضای مطبوعات داشتند. درباره مشی فکری، این گروه بیشتر به چپ‌ها گرایش داشتند اما چپ‌هایی بسیار معتدل و میانه‌رو که هرگز موضع‌گیری غلیظ سیاسی نداشتند و در راستای انقلاب در کنار خبرنگاران دیگر به فعالیت سیاسی می‌پرداختند. گرایشات آن‌ها بیشتر به سمت حزب توده بود اما عناصر فعال حزبی در میان آن‌ها کمتر به چشم می‌خورد و بیشتر آن‌ها روزنامه‌نگار حرفه‌ای بودند. افرادی که من از نزدیک با بسیاری از آنها همکاری داشتم، روزنامه‌نگاران قابلی بودند و انصافا آنهایی که از قبل از انقلاب حضور داشتند افراد خوب و جاافتاده‌ای بودند. بعد از انقلاب تا سال ۱۳۵۹ و پیش از آنکه آقای دعایی مسئولیت روزنامه را به عهده بگیرد، روزنامه اطلاعات توسط شورای سردبیری اداره می‌شد و در واقع نمایندگان کارکنان روزنامه آن را اداره می‌کردند. در رابطه با مشی رسانه‌ای و مطبوعاتی نیز این روزنامه با نگرش کارکنان و نمایندگانشان اداره می‌شد.

 

با حضور آقای دعایی در سال ۱۳۵۹، بسیاری از جوانان انقلابی در روزنامه اطلاعات شروع به کار کردند که خود من هم با همین تیم وارد فعالیت مطبوعاتی شدم. من که بیش از ۲۱ یا ۲۲ سال نداشتم به عنوان خبرنگاری جوان وارد روزنامه اطلاعات شدم. در روزنامه اطلاعات برخلاف نهادهای دیگر که حضور جوانان انقلابی موجب تنش و درگیری با نیروهای گذشته می‌شد، ما خیلی زود توانستیم روابط صمیمانه برقرار کنیم و این را هم مدیون آزادمنشی و بردباری آقای دعایی بودیم. ایشان فردی بسیار وارسته و آزاداندیشی هستند که افراد با کفایت را با هر طرز فکر و اندیشه‌ای می‌پذیرند، البته جوانان انقلابی‌ای که وارد اطلاعات شدند از انقلابیون ستیزه‌جو و افرادی نبودند که دیگر تحمل افکار و افراد دیگر را نداشته باشند. یکی از روزنامه‌نگاران بسیار تأثیرگذار جناب آقای جلال رفیع بودند که بین ما جوانان تازه‌کار، بزرگ ما بوده و خود من در بسیاری موارد نحوه نوشتن مطالب را از ایشان یاد گرفتم. آقای رفیع پیش از حضور در روزنامه تألیفات بسیار زیبایی داشت و در تنظیم مشی معتدل و منطقی روزنامه نقش بسیار مهمی ایفا می‌کرد. ایشان در انتخاب مطالب و تیتر‌ها و نظارت بر نحوه نگارش افراد و انتقال مشی روزنامه به آنها نقش بسیار مؤثری داشت.

 

با حضور آقای دعایی و ورود تیم جدید خبرنگاران که اکثرا جوان بودند، در مطبوعات ایران تحول بزرگی صورت گرفت، این خبرنگاران جوان که اکثرا با استعداد و علاقمند بودند، به سرعت فنون و کار ژورنالیستی را یاد گرفته و در بدنه روزنامه‌نگاری ایران جای گرفتند. این خبرنگاران جوان عمدتا از قشر دانشجو بودند که در بطن جنبش دانشجویی داخل و خارج کشور پرورش یافته یا فارغ‌التحصیلان جوانی بودند که وارد روزنامه اطلاعات شدند و اغلب آن‌ها بعد‌ها مؤسس یا از اعضای کلیدی روزنامه‌های دیگر شدند. پس می‌توان گفت که نسلی از روزنامه‌نگاران فعال در روزنامه اطلاعات و همچنین کیهان تربیت شدند. همزمان با ورود آقای دعایی به روزنامه اطلاعات، آقای خاتمی به سرپرستی روزنامه کیهان منصوب شدند. در این دوره میان دو روزنامه ارتباط و تعامل بسیار خوبی وجود داشت، چنانچه به یاد می‌آورم روزهای پنج‌شنبه اعضای دو روزنامه دور هم جمع می‌شدند و درباره مسائل مختلف تبادل نظر می‌کردند. البته این ارتباط هرگز به معنی یکی شدن جوانب گوناگون روزنامه‌ها نبود بلکه رقابت مطبوعاتی در عین رفاقت جدی بین آن‌ها وجود داشت.

 

 

روزنامه اطلاعات، پیشرفت‌هایش و تبدیل آن به روزنامه‌ای با این کیفیت و کمیت، چقدر مدیون آقای دعایی بوده است؟

 

روزنامه اطلاعات و پیشرفت‌های آن مدیون آقای دعایی است. شرایط دو روزنامه کیهان و اطلاعات بسیار شبیه به هم بوده است. این دو مؤسسه به لحاظ حجم سرمایه‌گذاری، ماشین آلات چاپ و شبکه شهرستانی و نیروی انسانی و کاری که داشتند، با هم قابل مقایسه بودند. این دو روزنامه تا پیش از شروع به کار روزنامه‌های همشهری و ایران و دیگر روزنامه‌ها، به لحاظ تیراژ و جامعه مخاطبین بسیار حائز اهمیت بودند. روزنامه کیهان پس از اینکه آقای خاتمی وزیر ارشاد شدند و دیگر احاطه‌ای بر این روزنامه نداشتند تا به امروز خیلی دست به دست شد، اما این دست به دست شدن‌ها برای روزنامه اطلاعات رخ نداد و این روزنامه توانست مشی یکنواختی را در این چند سال دنبال کند. حفظ این روزنامه در کوران حوادث و تحولات پردامنه که در چند دهه اخیر در کشور رخ داده، بیشتر مدیون آقای دعایی است. همچنان که پیشتر عرض کردم آقای دعایی به دلیل تحمل پذیرش بالایی که در برابر حضور نیروهای مختلف دارند، افراد با افکار گوناگون می‌توانستند با ایشان کار کنند. در جنبه‌های مالی، سیاسی و اجرایی نیز این روزنامه مدیون حمایت‌های آقای دعایی است؛ برای مثال به خاطر می‌آورم در سال‌های جنگ ما با بحران کمبود کاغذ روبه‌رو می‌شدیم و اعلام می‌کردند کاغذ برای انتشار روزنامه وجود ندارد، در نتیجه احتمال تعطیلی روزنامه بود. در این حین باید اقدامات بسیار سریعی در سطح نخست وزیر یا وزرای کابینه صورت بگیرد که بتوانند کاغذ وارد کنند و در اختیار چاپخانه‌ها قرار دهند. در بحران‌های آن دوره که تلاش بر این بود که حتی یک روز هم روزنامه نخوابد، آقای دعایی با کوشش فراوان و نفوذی که داشتند، بر روند حضور مستمر این روزنامه بسیار مؤثر بوده‌اند. اما باید به این نکته هم اشاره کرد که شیوه مدیریت روزنامه اطلاعات، متاسفانه شیوه پویا و تحول‌پذیری نبود؛ اگر این روزنامه جسارت‌ها و پویایی‌هایی که لازم است در برخی مقاطع یک مؤسسه را به گام‌های بلند جهشی ترغیب کند، دارا بود حتما روزنامه اطلاعات را به روزنامه بسیار موفق‌تری تبدیل می‌کرد. البته شرایط سیاسی ایران که بسیاری افراد هستند که به دنبال بهانه‌ای برای از کار انداختن مطبوعات می‌گردند شاید عاملی برای سلب اینگونه جسارت‌ها از اصحاب مطبوعات باشد و این افراد را بر آن دارد که به دنبال یک حیات مستمر و تضمین شده طی مسیر کنند تا جهش‌های بزرگ. ولی به هر حال پس از حضور روزنامه همشهری در میان مطبوعات ایران به شدت نیاز جامعه به روزنامه‌ها و رسانه‌های پویا که جسارت جهش‌های بزرگ داشته باشند، محسوس شد که در برابر، روزنامه اطلاعات و کیهان نتوانستند این نیاز جامعه را پاسخگو باشند.

 

 

شرایط کار در روزنامه‌ای مانند اطلاعات در مقطع جنگ چگونه بود؟ روزنامه‌نگاری در موقعیتی همچون جنگ چه اقتضائاتی داشت؟

 

من حدود ۵ سال در روزنامه اطلاعات قلم زدم و روزنامه‌نگاری کردم. این ۵ سال، سراسر خاطره و البته دوران بسیار پرفشاری بود. من در سال ۱۳۵۹ وارد روزنامه شدم و کمتر از ۳ ماه پس از ورودم جنگ آغاز شد و همه چیز تحت تأثیر فضای جنگ قرار گرفت. همه کار‌ها تحت فشار و استرس پیش می‌رفت. ما از ساعت ۶ صبح سر کار می‌آمدیم، خبر‌ها را تنظیم و تیتر‌ها را انتخاب می‌کردیم، تا ساعت ۸ باید تیتر‌ها آماده می‌شد، این در حالی بود که اطلاعات روزنامه عصر بود و تا ساعت ۹/۵ و ۱۰ صبح باید آخرین خبر‌ها فرستاده می‌شد. فضای آن ۵ سال بسیار پرفشار و پرتنش و کار در آن شرایط بسیار دشوار بود. اگر شرایط آن دوره در زمان حال وجود داشت با وجود اینکه شاید از لحاظ مدیریت و قلم از آن زمان پخته‌تر باشم اما کشش و توان تحمل آن شرایط را ندارم. به دلیل فضای پر تنش و پرفشار آن زمان لحظه به لحظه‌اش خاطره محسوب می‌شود. یکی از خاطرات بسیار جالب آن دوره در روزنامه اطلاعات این بود که در آغاز جنگ، ستاد مشترک ارتش اطلاعیه‌هایی می‌داد که در آن خبر از میزان خسارات وارد شده بر دشمن از قبیل تعداد هواپیماهای سقوط کرده و تعداد تانک‌های منهدم شده و... را اعلام می‌کرد، ما نیز در روزنامه سرویس خبری ویژه جنگ را تأسیس کردیم. این افراد با وسواس بسیار اعداد و ارقام این اطلاعیه‌ها را در ستونی در صفحه اول روزنامه چاپ می‌کردند، هر چند روز یکبار با اطلاعیه جدید ستاد مشترک این اعداد و ارقام درباره انهدام تجهیزات دشمن افزوده می‌شد و ما آن را درج می‌کردیم.

 

یک یا دو سال که از جنگ گذشت این ارقام به طور عجیبی زیاد شده بود، مثلا تعداد هواپیماهای منهدم شده از تعداد هواپیماهایی که برای ارتش عراق می‌توان تصور کرد بالا‌تر بود و ما مانده بودیم که با این ارقام چکار کنیم؟ حتی خود ستاد مشترک ارتش در جلساتی با ستاد تبلیغات جنگ که ما هم فعالیت خود را با آن‌ها هماهنگ می‌کردیم، از این اخبار متعجب بودند. از طرفی ما می‌خواستیم از آن پس، این اطلاعیه‌ها را در روزنامه درج نکنیم، اما هر روزی که این اعداد و ارقام را درج نمی‌کردیم تلفن‌های بسیاری به ما می‌شد و مردم می‌گفتند که ما می‌خواهیم این جدول را ببینیم. تصور بسیاری بر این بود که اگر این اعداد و ارقام بیشتر بشود هر آن امکان دارد ارتش عراق سقوط کند و ما پیروز جنگ شویم. این را نیز باید بگویم که ما حتی یک عدد آن را با بزرگنمایی ژورنالیستی تغییر نمی‌دادیم و‌‌ عینا مطالب اطلاعیه ستاد مشترک را درج می‌کردیم. وقتی دقت و توجه ژورنالیستی وجود داشته باشد حتی رسمی‌ترین نهاد‌ها هم مجبورند در برابر این ارقام و اعداد دقیق، حساب و کتاب پس دهند. این اعداد و ارقام معضلی شده بود و بالاخره ما تا آن اواخر یک روز در میان این اطلاعیه‌ها را درج می‌کردیم تا اینکه نهایتا آن را حذف کردیم، چون واقعا نمی‌شد ادامه داد. در آن دوره این جدول در میان ما تبدیل به جوک شده بود، هر روز که می‌آمدیم همه به هم می‌گفتند با این جدول چه کار کنیم؟

 

 

آیا برای درج مستقل اخبار تلاش می‌کردید؟  

 

هیچ کاری نمی‌توانستیم بکنیم، خوانندگان چنان با موشکافی این جدول را بررسی می‌کردند که اگر یک رقم آن جابه‌جا می‌شد تلفن‌ها بسیاری به سردبیری روزنامه می‌شد که در اطلاعیه ستاد مشترک عدد این بوده و در روزنامه شما این چنین درج شده است. جالب است که در آن دوره حساسیت سیاسی هم وجود نداشت، مثلا گروه‌ها و احزاب گوناگون نبودند، اما خوانندگان کاری با روزنامه ما می‌کردند که امکان جابه‌جایی هیچ یک از ارقام وجود نداشت، البته ما قصد این کار را هم نداشتیم. حتی امکان حذف هم وجود نداشت، این حوادث خود خاطره‌ای برای ما بود و این مسأله را ثابت می‌کند که حتی در امنیتی‌ترین مسائل مانند جنگ اگر دقت روزنامه‌نگاری وجود داشته باشند بزرگ‌ترین نهاد‌ها هم مجبور به تصحیح عملکرد خود و اطلاعاتشان می‌شوند، حتی بزرگ‌نمایی‌هایی که در دوره جنگ در تمام جهان وجود دارد اگر خواننده دقت لازم را داشته باشد و خبرنگار هم بدون خط و ربطی فعالیت خود را انجام دهد موجب می‌شوند نهاد‌ها پاسخگو باشند و عملکرد خود را تصحیح کنند. در شرایط امروزی، روزنامه‌نگاری ما بسیار رشد کرده و البته مخاطرات بسیاری هم پیش رو دارد. باید توجه داشته باشیم نیاز نیست حتما روزنامه‌نگار موضع سیاسی داشته باشد بلکه می‌تواند بدون آن وظیفه خود را انجام دهد مثلا با کنار هم گذاشتن اعداد و ارقامی که نهاد‌ها اعلام می‌کنند بسیاری را وادار کند که به سخنانش توجه کنند، در اظهارنظر‌های خود بیشتر مراقبت کنند، اعداد و ارقام خود را با حساب و کتاب دقیق بیان کنند و از تناقضات به دور باشند.

 

کلید واژه ها: روزنامه اطلاعات احمد شیرزاد دعایی


نظر شما :